بردیابردیا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

برای پسرم بردیا

نی نی خاله راضیه به دنیا اومد

                   ٥ تیر 1392 نی نی خاله راضیه باران خانم به دنیا اومد واییییی دل تو دلم نیست برم و زودتر ببینمش منتظرم یه خورده حال خاله راضیه بهتر بشه بعد بریم دیدن نی نی خوشملش . خالیه راضیه همکار سابق مامان تو شرکت پدیسار بود وقتی تو توی دلم بودی خاله راضیه خیلی به من می رسید و به من و تو لطف داشت کلا خاله راضیه خیلی خیلی مهربونه مطمئنم تو و باران خانم دوستهای خیلی خوبی می شید برای همدیگه آمین                      ...
7 تير 1392

نی نی پارتی خونه درسا خانمینا 30/3/92

شازده کوچولوی مامان همیشه به گردش و نی نی پارتی به امید خدا ...... از 2ماهگیت تا الان با این دوستهای مهربون و نازنین می ریم مهمونی و نی نی پارتی (البته من با مامانهای دوستهای جنبعالی وقتی شما تو دلم بودی دوست شدم ) وای خیلی شماهارو دیدن کنار هم لذت بخشه همتون نازید و خوشگل .   تو مهمونی با مامان ها صحبت می کردیم در مورد 10 - 15 سال دیگه واییییی همتون نوجوون و عاقل واییییییی چه دوستهای خوبی می شین برای همدیگه انشالا خدا حفظتون کنه ...... توی این جمع دوستا همه عاشقت هستن و کلی دوستت دارن منم نی نی گلیا رو خیلی دوست دارم   (خلاصه ما مخترعین نی نی پارتی به همراه شما آقا شازده ها و پرنسس خانمها می خوایم تا ابد این...
4 تير 1392

پایان 21 ماهگی رئیس جمهور خونه ما

بردیا ی عسلم امروز  ماهگیت هم تموم شد و 1 ماه بزرگتر شدی   اینقدر شیطون و بلا شدی که نگو بیرون که می ریم همش دوست داری خودت بدون کمک من راه بری و من دستت رو نگیرم آخه تو مرد کوشولوی منی و میریم تو مغازه شمار خریدهای خودتو می کنی اول از همه آب گی (یعنی آبمیوه) بهد هر چیزی که روش باب اسفنجی یا توپ باشه بر می داری و پاستیل هههههه ...
28 خرداد 1392

دوباره آرایشگاه

امروز 26 خرداد 1392 رفتیم با همدیگه آرایشگاه مردونه دمه خونمون کلی برات خوراکی بردم که باهاشون حواستو پرت کنم تا آرایشگر موهاتو کوتاه کنه. آرایشگر خیلی مهربون بود و خودش هم کلی سرگرمت کرد با یه آبپاش البته همه جارو خیس کردی کلی موهات و خوشگل کوتاه کرد اینقدر ازت خوشش اومده بود هر چی من می گفتم خوبه مرسی کافیه می گفت نه یه کم دیگه خوشگلتر هم می شه آخر سر هم یه سشوار خوشگل برات کشید و برات ژل زد نمی دونی چه جیگری شدی با خودم گفتم هزارتا دختر و می کشی تا خونه برسیم ههههه عشقم عاشقتم . دیروز 25 خرداد هم دورهمیمون بود با فامیلهای بابایی تو پارک بهشت مادران من و تو مامان طاطا میزبان بودیم و کلی خوراکی بردیم پارک 26 نفر بودیم کلی خوش گذشت و ...
26 خرداد 1392