شمال مرداد 1392
١٦ مرداد 1392 رفتیم ساری به همراه مامان مینو و دایی علی و دایی مسعود و خانواده خیلی خیلی خوش گذشت و کلی به شما خوش گذشت اونجا خونه خاله تینا یعنی خواهر زندایی لیدا رفتیم ویدا خانم خیلی مهربونه و 2تا دوخمل ناز (ساغر و درسا) داره که درسا خیلی شبیه دیبا ست و تو هم زود باهاش دوست شدی ....... کلی لب آب رفتیم و شما تو دریا هم رفتی و کلی ماسه بازی کردی شب بود رسیدیم ویلا و شما 7 صبح بلند شدی و پشت سر هم می گفتی دیا دیــــــا نمی دونم از کجا فهمیده بودی که اومدیم دریا چون شب بود و دریا و ندیدی البته ما فرح آباد بودیم 10 کیلومتری ساری . یه روز ناهار هم ویدا جون مارو دعوت کرد خونشون و اونجا هم خیلی خوش گذشت عصرش ه...
نویسنده :
مامانه بردیا
17:18