کارهای جدید در 15 ماهگی
پسر خوشگل و نازم از شیطونیات بگم که نگو از هوشت بگم که نگو از مهربونیات بگم که نگو ......
هر لحظه که چشمم رو این ور می کنم شما رفتی بالای مبل یا صندلی یا وسایل هات نمی دونی چه بلایی شدی تازه وقتی میام سمت فرار می کنی (البته در دستشویی هم باز باشه رفتی اونجا ) دیشب هم تو دستشویی خوردی زمین منم اینقدر گریه کردم بابایی هم دلداریم می داد می گفت باید مواظب باشی بردیا چوچولووووو خیلی زرنگ وبلاست.
دیروز شروع کردی ساینا رو بوس کردن برای اولین بار بود که خودت بوس کردی بوس می دادی ولی بوس نمی کردی الهی قربون اون دهن کوچولوت برم که غنچه ش می کنی و بوس می دی.
دیگه دیگه اینکه دوست داری خودت با قاشق غذا بخوری بعضی وقتها هم شعر زمزمه می کنی کلمات نامحوم هستن ولی انگار داری شعر می خونی رقص جدید می کنی مثه بابا نیما می رقصی ههههههه
دیگه هر خوراکی که بهت می دم باید به خودمم بدی یا هر کسی که پیشت باشه خوراکیتو با اون دستای کوچولت دهن دیگران هم می زاری مهربون من.
اینم یه چندتا عکس از شیطونیات عزیزم من