آخرین سونوگرافی
عزیز دلم امروز 13/6/90 رفتیم سونوگرافی و دوباره روی ماهت رو با بابایی دیدم ماشاءا... 850/2 کیلوگرم وزن داری که تا دو هفته دیگه بیشتر هم می شی بعد از سونوگرافی با بابانیما رفتیم مغازه دایی علی اونجا آرش و دیدیم که عکس دخملشو نشونمون داد آرمیتا رو که واقعا با مزه بود یه عالمه لپ داشت بعد از اونجا رفتیم جمهوری و یه دوربین خیلی خوب خریدیم که وقتی شما تشریف آوردین عکسهای خوشگل خوشگل ازت بگیرم پسرم می دونی که تقریباً دو هفته دیگه شما تو اتاقت می خوابی
و دیگه تو دل مامی نیستی دوست ندارم ازم جدا بشی ولی برای اینکه بتونم بغلت کنم و ببوسمت باید بیای بیرون من و بابایی خیلی دلتنگیم که زودتر تموم بشه این دو هفته و صدای گرمت بپیچه تو خونه البته صدای جیق و گریه ات قربونت برم زیاد حال مامی تعریف نداره خیلی زود خسته می شم زیاد نمی تونم غذا بخورم و بخوابم شاید یه مقدارش هم برای استرس باشه چون واقعاً زندگی دونفره من و بابا نیما رو داری متحول می کنی
و ما منتظر این تحولیم تا دوهفته دیگه ، دوست داریم عشق بی انتهای ما............